اصلاً حسین جنس غمش فرق می‌کند

۲۷ مطلب در مرداد ۱۳۹۸ ثبت شده است

بازی‌هایی که زندگی با ما می‌کند

ایرانیکلی بهترین تابستون زندگیم بود :))
  • ۰
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • پنجشنبه ۳۱ مرداد ۹۸

    نات هپی

    دیشب اتفاق بدی افتاد. اونقدر بد که حتی فکر کردن بهش باعث میشه سرگیجه و حالت تهوع بگیرم. برای همین فک نمیکنم بش و زندگی دوباره دل‌انگیزه
  • ۰
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • سه شنبه ۲۹ مرداد ۹۸

    یس

    دیگه نمی‌خوام کسی رو ببینم و بابت تصمیم عقلانیم به خودم تبریک میگم.
  • ۰
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • يكشنبه ۲۷ مرداد ۹۸

    سامر تایم سدنس

    الان چمه دقیقا که گریه‌م بند نمیاد؟
  • ۰
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • شنبه ۲۶ مرداد ۹۸

    سیب تو خالی

    وارد فاز «کسی منو نبینه» شدم. عبوس و تنها و یخ زده. پستای اینستا و عکسای پروفایلا رو پاک کردم. به ظاهرم نمی‌رسم و تنم درد داره. چه اتفاقی داره میفته؟ ریسمانی که بهش چنگ می‌زدم رو گم کردم.
  • ۰
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • شنبه ۲۶ مرداد ۹۸

    چندمین چند

    هی به خودم یادآوری میکنم که تمام این حس‌ها و افکار ناشی از تغییرات هورمونیه و نباید جدیشون بگیرم.
  • ۰
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • جمعه ۲۵ مرداد ۹۸

    Trip

    خوشحالم که دارم میرم واسه کنکور عملی پیش نرگس باشم. در کنارش با هم کلی آشنا شیم و خوش بگذرونیم.
    بعدش برم دوستم رو ببینم. امیدوارم خوب باشه و از دیدن من اذیت نشه.

  • ۰
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • شنبه ۱۹ مرداد ۹۸

    میهمان

    دیشب تولد بودیم، سفره‌ی شامو که چیدیم گیر دادن عکس بگیریم.
    دوربینو برداشت گفت یک، دو، سه.
    شاید شما طنز ظریف این جمله رو متوجه نشید. سفره‌اس دیگه، یک دو سه نمی‌خواد که

  • ۰
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • جمعه ۱۸ مرداد ۹۸

    گاد هلپ می

    به شدت عصبانیم و نمیدونم چطور تخلیه‌اش کنم
  • ۰
  • نظرات [ ۱ ]
    • صبا
    • چهارشنبه ۱۶ مرداد ۹۸

    گربه‌های زرد لاغر

    امروز برای اولین بار یه گربه رو نوازش کردم و ازش نترسیدم :) خیلی لوس بود خدایا. هی میومد خودشو می‌مالید به کفشم که نازش کنم :))) احمق ^_^
  • ۰
  • نظرات [ ۳ ]
    • صبا
    • سه شنبه ۱۵ مرداد ۹۸

    چندمیه

    می‌خوام تنها برم تهران ولی نمی‌دونم بهم خوش میگذره یا چی.

    پ.ن چانال تلگرامم: t.me/sabatalks

    دلم چندتا رفیق مجازی جدید میخواد :)

    پ.ن هزار و ششصدمین پست بود.

  • ۰
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • دوشنبه ۱۴ مرداد ۹۸

    عاطفه‌ی مورد استفاده

    _ هر کسی ...ش در خانواده نباشه از ما نیست

    + تکبیر

    همه: الله اکبر

  • ۰
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • يكشنبه ۱۳ مرداد ۹۸

    افکار سیاه

    چی میشد اگه واقعا چپ میکرد و یه طوریش میشد و میرفتم ببینمش؟
    یا بهتر. میمرد.
  • ۰
  • نظرات [ ۲ ]
    • صبا
    • جمعه ۱۱ مرداد ۹۸

    مهمان صبا

    دیشب با هفت نفر از دوستان یک دورهمی خودمانی داشتیم. اگر خستگی ناشی از به تنهایی تمیز کردن یک خانه و سرخ کردن 35 کوکو زیر برق افتاب ساعت سه بعد از ظهر را نادیده بگیریم، بله به من هم بسیار خوش گذشت. اگر گلی مدام حرف‌های آزاردهنده نمی‌زد بهتر بود ولی خب. ما همیشه در بهترین وضعیت ممکن قرار نداریم.

  • ۰
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • جمعه ۱۱ مرداد ۹۸

    ۱۵۹۳

    این که با اون فرد خاص مشکل داریم به شدت منو عصبی کرده. خواب آشتی کردن باهاش رو میبینم، هر ساعت بهش فکر میکنم، تو فکرم باش دعوا می‌کنم. خلاصه که خیلی وضع بدیه و می‌خوام که یا برام مهم نباشه یا آشتی کنیم. حس میکنم نیاز دارم کمک بگیرم.

  • ۰
  • نظرات [ ۲ ]
    • صبا
    • چهارشنبه ۹ مرداد ۹۸

    روح مطالبه‌گری

    چرا نمیگی چرا؟
    پیمان پیمان
    بپرس چرا
  • ۰
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • چهارشنبه ۹ مرداد ۹۸

    آیه

    خدایا کارت درسته :)
  • ۰
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • چهارشنبه ۹ مرداد ۹۸

    اندکی مانده به آواز

    در ایده‌آل‌ترین نقطه‌ی روز قرار دارم و اینو به خودم تبریک میگم.
    و به شما که قرار نیست غر بخونین :))
  • ۰
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • سه شنبه ۸ مرداد ۹۸

    ۱۵۸۹

    به خودم افتخار میکنم چون زیر بار فشار روانی پیج پرایوت یکی از دوستام رو نشون یکی دیگه ندادم و به حقوق شخصیش احترام گذاشتم و امروز غیبت نکردم و همه چی گل و بلبله :)

  • ۰
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • سه شنبه ۸ مرداد ۹۸

    روزمرگی

    امروز قراره خیلی خسته شم و این روح منو تازه می‌کنه :)

  • ۰
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • سه شنبه ۸ مرداد ۹۸

    یه نصفه لیمو

    امروز من تا اینجاش مفید بوده. یکم کتیا یاد گرفتم. یکم گوشیمو مرتب کردم. الانم روانه‌ی آشپزخانه میشم که کتلت درست کنم. عصر هم برنامه دارم که کتابای مناسبتی رو شروع کنم بخونم انشاالله. بعدشم بریم تولد بگیریم تو پارک واسه عارفه. برای نگارم می‌خواستیم بگیریم که هر چی اصرار کردیم گفت نمیام. از تمام ترفندهای موجود استفاده کردیم. اول من بهش غر زدم. بعد گفتم حالم بده بیا جمعم کن. بعد ماجده گفت تولد صباعه بیا. بعد من گفتم بچه‌ها میفهمن ازشون خوشت نمیاد وقتی هر دفعه دورهمی میذاریم نمیای. آخر سر گفتم نگار جان تولدته بلند شو بیا. و نکته‌ی جالب اینه که بازم گفت نمیاد :)) البته مهم نیت ماست وگرنه که از تولدش دو ماه گذشته.

    و من به یک موفقیت زیبا دست پیدا کردم. اینکه دیشب فوتوچینی با تکه‌های مرغ درست کردم و روحم از شنیدن بوی خامه و کره و قارچ که داشت سرخ میشد جلا پیدا کرد.

    خلاصه که زندگی خیلی به رنگ لیمویی ملایم پیش می‌ره و دوست‌داشتنیه.

  • ۰
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • دوشنبه ۷ مرداد ۹۸

    لوزرترین

    اگر این تنبلی و رخوت دست از سر من بردارند شما شاهد یک دانشمند خواهید بود.

  • ۰
  • نظرات [ ۳ ]
    • صبا
    • يكشنبه ۶ مرداد ۹۸

    خیلی ناگهانی

    نمیدونم چرا اطرافم هیچ جنس مذکری با زیبایی‌های وجودی لازم نیست. در عوض هر کدوم دخترای دورم یه جوری زیبان. نه که زیبایی ظاهریا. زیبایی و جاذبه‌ی فکر.
  • ۰
  • نظرات [ ۲ ]
    • صبا
    • شنبه ۵ مرداد ۹۸

    ۱۵۸۴

    ترک یه عادت ۱۲ ساله سخته. به خودت حق نده ولی خودتو درک کن.

  • ۰
  • نظرات [ ۱ ]
    • صبا
    • شنبه ۵ مرداد ۹۸

    واسه خندوندنم.

    _ چیکار کنم حالت خوب شه؟

    + میدونی چی می‌تونه حالمو خوب کنه الان؟ زن پارسا پیروزفر بودن :(

    _ (گوشی را برمیدارد و با پارسا تماس می‌گیرد)

  • ۰
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • جمعه ۴ مرداد ۹۸

    ۱۵۸۲

    عاقبت به خانه بازگشتم :)

    خوش آمدی تابستان پربار!

  • ۱
  • نظرات [ ۱ ]
    • صبا
    • پنجشنبه ۳ مرداد ۹۸

    ای حریر بی‌تحمل

    _ مرگ بر شاد بودن. بیا تا ابد در غم غرق بشیم.

    + بشیم.

     

    پ.ن همچین رفقایی.

  • ۱
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • چهارشنبه ۲ مرداد ۹۸
    مدام. [م ُ ] (ع اِ) باران پیوسته
    آرشیو مطالب