اصلاً حسین جنس غمش فرق می‌کند

۹ مطلب با موضوع «قول ها» ثبت شده است

2088

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
    • صبا
    • چهارشنبه ۳ فروردين ۰۱

    1883

    برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
    • صبا
    • پنجشنبه ۱۲ فروردين ۰۰

    1745

    دارم زیر تکالیف بسیار و ویدئوهای ندیده و کتاب‌های نخوانده و فیلم‌های چشم‌انتظار و دلتنگی برای عالم و آدم له می‌شوم. کیست که مرا از این برزخ تنهایی نجات دهد؟

    پ.ن من و نگار تصمیم گرفتیم هر چه سریع‌تر تشکیل خانواده بدیم. از پسرهای خنگ و خُنُک و بچه‌بازی‌هایی که حتی خودمون هم درگیرش شدیم خسته‌ایم و به نظرمون وقت پیدا کردن مردی شده که کنارش بشه برنامه ریخت.

  • ۰
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • سه شنبه ۲۳ ارديبهشت ۹۹

    برای شنبه

    من همینجا قول میدم که رو تفکر نقادانه‌ام کار کنم و اجازه ندم بحث به بی‌راهه بره. قراره آب پاکی رو بریزم رو دستاش دیگه. استرس ندارم.

  • ۰
  • نظرات [ ۱ ]
    • صبا
    • جمعه ۱۵ آذر ۹۸

    بسیار مصمم

  • ۰
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • يكشنبه ۲۴ شهریور ۹۸

    ۱۱۰۳

    قول میدم حتی اگر از شدت ضعف کردن و قربون صدقه رفتن رو به موت بودم، بازم تنها چیزی که برای پستای معشوق کامنت بذارم یه ایموجی ماه باشه. ایشونم فقط می‌تونه ایموجی خورشید بذاره. تمام.

  • ۱
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • جمعه ۲ آذر ۹۷

    عمقی

    از حال این روزا ننویسم که فقط گریه و زاریه. ولی از تصمیمم می‌تونم بگم. به رافا و نگار گفتم حواستون بهم باشه. دیگه می‌خوام تماسم رو باهاش قطع کنم. و سپس جناب دستیار کارگردان اومد تو کانون و گقت راستی بچه‌ها دوشنبه تمرین تئاتر جدیده ساعت چهار و نیم اینجا باشین. و ما سه تا این شکلی شدیم :) از این لبخند معمولیا نه ها. از اینا که از شدت سوختگی کاری جز لبخند زدن نمی‌تونی بکنی. نتیجتا این که من خیلی کم کانون میرم از این به بعد. کلاسامم کامل میرم. امتحانامم می‌خونم.

  • ۰
  • نظرات [ ۱ ]
    • صبا
    • دوشنبه ۲۱ آبان ۹۷

    ۱۰۰۱

    تصمیم گرفتم یه گور بابای دنیا هرروز صبح جلوی آینه به خودم بگم و در حالی که قربون صدقه‌ی خودم میرم رژمو بزنم و با لبخند راهی بشم. نمیخوام بگم نمیذارم، ولی سعی می‌کنم نذارم چیزی حالمو بد کنه. و من تو این دنیا غیر از خودم کیو دارم که حواسش بهم باشه (باشه یه عده هستن ولی شما برای sake موضوع بی‌خیال شین) در نتیجه با خودم مهربونم و بوس به خودم اصن.

  • ۰
  • نظرات [ ۱ ]
    • صبا
    • جمعه ۱۳ مهر ۹۷

    ۹۴۴

    می‌خوام بگم از هیچ کدوم از غلطایی که سال اول کردم پشیمون نیستم. جز یکیش. تو که بزرگترین غلط زندگیم تا حالا بودی و من که واسه سه ماه انگار کور و کر بودم. در آستانه‌ی ترم جدید با یه کوله پر از پیکسل و انگیزه و جزوه و خودکار و گوشی خاموش شده سر کلاس و عشق و انرژی وایسادم. منتظرم فقط سوار اتوبوس دروازه تهران شم. از لبه‌ی دره پرت میشم پایین. یه ترم قراره جیغ بزنیم و سقوط کنیم. خوشحالم.

  • ۰
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • شنبه ۲۴ شهریور ۹۷
    مدام. [م ُ ] (ع اِ) باران پیوسته
    آرشیو مطالب