اصلاً حسین جنس غمش فرق می‌کند

۵ مطلب با موضوع «خواب‌ها» ثبت شده است

2012

خواب دیدم کنسرت امیر جدیدی و نوید محمد زاده‌س بعد اینا مست و عصبانی بودن نمیتونستن اجرا کنن. من رفتم رو صحنه همه رو مدیریت کردم و خوندم و همه چی قشنگ بود :) دلم برای صحنه‌ی عزیزم تنگ شده.

  • ۴
  • نظرات [ ۴ ]
    • صبا
    • جمعه ۱۹ شهریور ۰۰

    1893

    برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
    • صبا
    • جمعه ۲۷ فروردين ۰۰

    خواب بعد از چهارمین شب

    خواب دیدم که خیره شدی به چشمام و دستمو گرفتی و یه شیشه‌ی شکسته‌ی تیز برداشتی و کشیدی کف دستم تا خون بیرون زد. دستمو بالا گرفتی که جوشش خون رو همه ببینن و گفتی حالا دیگه تو آزادی. اگه اینجا بمونی انتخاب اشتباه خودته. نگاهت ترسناک بود. میخواستم برم ولی پاهام بسته شده بود. معنی نگاه ترسناکت رو متوجه شدم. شیشه‌ی بریده رو ازت گرفتم و سعی کردم پاهامو قطع کنم (چرا به ذهنم نرسید بندای اسارت رو جدا کنم؟) به استخون رسید و من ناتوان و خونین و ضعیف تو بغلت افتادم.

    صبح که بیدار شدم کف دستم و ساق پام خیلی عجیب می‌سوخت.

  • ۰
  • نظرات [ ۴ ]
    • صبا
    • پنجشنبه ۱۲ دی ۹۸

    نتایج زیاد فکر کردن به امتحان برق

    برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
    • صبا
    • يكشنبه ۲ تیر ۹۸

    ۵۲۲

    شما اینجا با بیننده ی بدترین خواب های دنیا طرفین

    خواب دیدم رتبه ۱ شدم

  • ۰
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • چهارشنبه ۲۸ تیر ۹۶
    مدام. [م ُ ] (ع اِ) باران پیوسته
    آرشیو مطالب