کمتر از یک ماه مونده تا کنکورم. راضی نیستم از انرژیای که گذاشتم. غصه فراوان میخورم. شب بخیر
کمتر از یک ماه مونده تا کنکورم. راضی نیستم از انرژیای که گذاشتم. غصه فراوان میخورم. شب بخیر
چند روز پیش سر یه گناهی که «خودم» انجام دادم با خدا قهر کردم. دست پیشو گرفتم. گفتم تو که میدونی سر این امتحان هر دفعه رد میشم، چرا باز از همین مبحث میگیری؟ نمازای اون روز رو به زور خوندم. دلم از خودم گرفته بود ولی میخواستم سر خدا خالی کنم. گفتم نه قران هفتگیمو میخونم، نه دیگه دل میدم به نمازام، نه اصن به فکر رشد فردیمم و نه لیله الرغایب دعا میکنم. قهر قهر تا روز قیامت!
ولی خدا ولم نکرد. گفت بیا تو مسجد امام میدان نقش جهان نماز جماعت بخون، بیا نماز ماه رجب بخون، بیا واسه ابراهیم نماز شب اول قبر بخون. بیا سحر بیدار شو نماز قضا بخون. بیا روزایی که باشگاه میری تو راه دعای عهد گوش کن. بیا دوستتو میفرستم دم خونتون با هم برین زیارت امامزاده. دیگه قهر نباش.
حضرت رب الارباب، حواست بهم هست و من چقدر ناشکرم.
تب مهاجرت حتی دوستای مامانم رو هم درگیر خودش کرده.
واقعا کسی که اینجا تو خونه ۴۵۰ متری زندگی میکنه، مادر پدر خودش و همسرش اینجان (از نظر کمک داشتن در بزرگ کردن بچهها)، درآمد چند صد میلیونی ماهانه داره، دوتا باغ درندشت داره و پرستار و خدمتکار خونهاش تمام وقت کمکش میکنن، میتونه بره کانادا از صفر شروع کنه و ده سال اول رو با بقیه اعضای خانوادهی چهار نفریشون توی یه سوییت نهایتا ۶۰ متری زندگی کنه؟
بعید میدونم
ده سال دیگه میشه ۵۵ سالت زن!
(جا داره بگم اصفانی جماعت ندار ندارش خونهش ۳۰۰ متر زیربنا داره 😂)
پ.ن شماره پست چقدر زیباست :)
آقای بوتیکدار خطاب به من که دارم از مغازه خارج میشم میگه: «خانم از فکر مانتوی بلند باید بیای بیرون. زن، زندگی، آزادی!»
برمیگردم نگاهش میکنم و میگم: «اون وقت منی که حجاب دارم باید چیکار کنم؟»
میگه: «شما دیگه باید... -چند ثانیه مکث- حالا هفته دیگه دوباره برامون جنس میاد شاید بلندم بیاریم.»
سر تکون میدم و این مغازه رو هم به خاطر رفتار زیبای فروشندهاش به لیست سیاهم اضافه میکنم.
این سکوت و تنهایی و تو خونه موندن خیلی روم اثر (مثبت) گذاشته
خیلی راضیم
کاش میتونستم ادم خوبی بشم.
کفش فروشیهای افتخار رو که میبینم، طلا و نقره فروشیای چهارباغ، سیب زمینیا، امیر کارو، علی اهوازی و صندلیای چوبی، یادش میفتم. دوست ندارم یادش بیفتم واقعا. غمگین میشم.