اصلاً حسین جنس غمش فرق می‌کند

۲۱ مطلب در دی ۱۳۹۶ ثبت شده است

640

بهش گفتم نمیشه هردفعه که من با ملیکا حرف میزنم شک کنم که اون رابطه درسته یا نه. ادم باید تو زندگیش ریسک کنه. منم دیگه واسم مهم نیست به گوش منصوری برسه یا بخواد اذیت کنه یا هر گه با اسانس توت فرنگیی دیگه ای بخواد بخوره.

گفت راس میگی ولی احتیاط کن.

کل مفهوم ریسکو برد زیر سوال :))

  • ۱
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • شنبه ۳۰ دی ۹۶

    639

    صبح انتخاب واحد...

    مثه گرگ واحد برمیداریم و مثه بز...

     

    + به علی گفتم من مدلم دوری و دوستی نیست. یکم دیگه نبینمتون حالم ازتون بهم میخوره

  • ۱
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • شنبه ۳۰ دی ۹۶

    ۶۳۸

    بلوط با خبرای خوب برگشت:)

  • ۱
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • جمعه ۲۹ دی ۹۶

    637

    رسیدیم به ترم دو :)

    یادت نره رسالتت رو به عنوان یک دانشجو صبا خانم

  • ۱
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • جمعه ۲۹ دی ۹۶

    635

    این پست کلی نیست که. راجع به یه نفر خاصه. شما یه دختر رو تو ذهنتون تصور کنین. بدون هیچ ویژگی ای که اونو بهتر از بقیه دخترا بکنه. حالا بهش مقدار زیادی کمبود اضافه کنین (کاملا با لحن دوستانه نوشتم اینا رو!) و یه مقدار زیادی هم ادم بریزید دورش. خب این دختره سعی میکنه کمبوداشو با دوست شدن با یه مقدار زیادی ادم جبران کنه؟ ایا هدفش سواستفادست؟ یا فقط میخواد تنها نباشه؟ چیه داستان؟

  • ۰
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • چهارشنبه ۲۷ دی ۹۶

    634

    فقط من اینجوریم یا واقعا دیدن فیلمایی که توش برهنگی کمتری داره دلچسب تره؟

    فیلم arrival رو برای بار دوم و nocturnal animals رو (برای بار اول :))) دیدم. چقدر ایمی ادمز خوبه!

    حیوانات شبگرد به فیلم مورد علاقم تبدیل شد.

  • ۰
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • چهارشنبه ۲۷ دی ۹۶

    ۶۳۳

    عجیبه که یهو با یه پی‌ام می‌تونی حالمو آنقدر عوض کنی

  • ۲
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • سه شنبه ۲۶ دی ۹۶

    ۶۳۲

    یه زمان‌هایی هست که هیچ چیزی جور درنمی‌آید

  • ۱
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • يكشنبه ۲۴ دی ۹۶

    ۶۳۱

    آدما فک می‌کنن اون دست سردی که میاد و قلبتو می‌فشاره یه چیز بد و دردناکه. اینطوری نیست که. مثلا من واسه نیلوفر که ضعف می‌کنم قلبم یخ می‌کنه. یا وقتی دلم می‌خواد بلوط پیشم بود بغلش می‌کردم. کلا با سرما رابطه‌ی نزدیک‌تری دارم. واسه همینه که اتاقم مثه سردخونس. شایدم با مرگ رابطه‌ی صمیمی‌تری دارم. کی می‌دونه

  • ۱
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • چهارشنبه ۲۰ دی ۹۶

    ۶۳۰

    به این فکر می‌کنم که هر سال این موقع خدا رو شکر می‌کنم که دوستای خوبی دارم و بعد همه چی به سمت توالت می‌ره یه سیفونم روش. ولی امسال تصمیم گرفتم روی روابطم کار کنم، تلاش کنم و نذارم به راحتی «اب هدر بره»

     

    + می‌دونین که سیفون کشیدن خیلی آب مصرف می‌کنه دیگه :))

  • ۲
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • دوشنبه ۱۸ دی ۹۶

    ۶۲۷

    هفت دی گفت ازت خوشم میاد. میخوام ببینم چه تاریخی میگه ازت بدم میاد

  • ۱
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • پنجشنبه ۱۴ دی ۹۶

    ۶۲۵

    یار من، گوش کن

    اومد گفت الان واقعا می‌خوام بهت توهین کنم

    گفتم یعنی چ

    گفت هیچی

    گفتم هیچی نداریم. چرا حرفتونو می‌خورید آقای ش.ف؟ مشکلی دارید راحت بگید.

    گفت نمی‌خورم. آخه چرا انقد حساسی عزیز من؟ ناراحت نشو.

    بعد یه لحظه دنیا وایساد. نه به خاطر اینکه از من خوشش میاد یا من ازش یه وقتی خوشم میومد یا هرچی. به خاطر اینکه دلم نمی‌خواد دوستیمون با چیز دیگه‌ای قاطی بشه. گفتم من حساس نیستم!!!!!!!!

    دلم می‌خواست بهش بگم عزیز تو هم نیستم.

    دلم می‌خواست تو بودی میومدم بهت می‌گفتم می‌رفتی یقشو می‌گرفتی که به چه حقی به جان من میگی عزیز من. بعد دیدم تو که نیستی اینجا پیشم. به فرض هم که بودی. آنقدر منطقی و معقولانه با قضیه برخورد می‌کردی که. نگرانم که یه وقت اونی که میاد «یار» من نباشه. خبری از اون عشق نابود کننده نباشه. یه دوست داشتن نرم و ولرم و صورتی. اون عشقه تیز و گرم و طلاییه. آنقدر تیز که با نگاه کردن بهش قلبت پاره میشه. اره دیگه می‌ترسم. می‌ترسم از ظاهرم قضاوتم کنی. می‌ترسم من از ظاهرت قضاوتت کنم. من می‌ترسم قبل از تو به یه آدم اشتباه دل ببندم. نگرانم که عوض بشم. مثل این چند ماهی که از شروع دانشگاه میگذره و من واقعا عوض شدم. به وضوح.

    یاور من،

    یادم نیست تو نامه‌های قبلی اشاره کردم که دلم می‌خواد مثل اون آهنگ تیک تاک باشیم یا نه. اون آهنگش که دو نفر بودن تو یه اکیپ عاشق هم بودن ولی به کسی نمی‌گفتن که مشکل پیش نیاد. از کل آهنگ این بیشتر روم تاثیر گذاشت. دو نفری عاشقن که جلو جمع چشاشونو رو هم میبندن

  • ۲
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • يكشنبه ۱۰ دی ۹۶

    ۶۲۴

    انتقام. می‌گیریم.

  • ۰
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • شنبه ۹ دی ۹۶

    به حضرت عباس بزنم بلاکش کنما

    اولین دعوا. اگه میتونسم با لگد میومدم تو دماغت بلوط. که این دفعه بهونه‌ی واقعی داشته باشی واسه عملش. یه بار دیگه اینجوری به من استرس وارد کن تا همه عکساتو پخش کنم :)

  • ۰
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • جمعه ۸ دی ۹۶

    خیلی مستقیم

    حالا که کلیر و دیلیت کردی نمی‌خوام دوباره پی‌ام بدم. بهتره حرفا رو اصلاح نکنیم و بذاریم هر برداشتی شده همون‌جوری بمونه. تموم شد دیگه. دیگه از ته قلبت مایه نذار و اعصابتو خرد نکن

    آها از تو اسپسیفیک هم یادت نره آدرسو برداری.

    یه چیز دیگه هم یادم اومد. صبز توی ۲۵ سالگی بلوط هیچ جایی نداره.

    تمام.

  • ۰
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • جمعه ۸ دی ۹۶

    620

    And that's how a relationship ends

    نقطه هم نداره تهش

  • ۰
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • جمعه ۸ دی ۹۶

    619

    - دروغ میگی؟

    + نه. بدم میاد کسی فک کنه دروغ میگم

    - منم بدم میاد کسی فک کنه خرم. وقتی دوستت میگه از فلانی خوشت میاد تو غلط میکنی میگی نه من از فلانی خوشم نمیاد از فلانی پریم خوشم میاد.

    + اروم باش حالا

  • ۰
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • پنجشنبه ۷ دی ۹۶

    ۶۱۸

    نظرارو چک نمی‌کنم. وبلاگایی که دنبال می‌کنم رو چک نمی‌کنم. فقط سریع چیزی که تو ذهنمه رو می‌نویسم. من می‌دونم که از من خوشش نمیاد ولی همین فکر کردن به اینکه ممکنه یکی دوستم داشته باشه خیلی لذت بخشه. امیدوارم چیزی نگه. حداقل نه الان. الان خیلی بچه‌اس. نه که من چیزی غیر از این باشم ولی واقعا نکرانم

  • ۰
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • پنجشنبه ۷ دی ۹۶

    617

    سوزش

    سوزش چشم از اشک

    سوزش صورت از داغی

    سوزش ته قلب از ناراحتی

  • ۰
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • چهارشنبه ۶ دی ۹۶

    ۶۱۶

    دلم می‌خواد دست کسایی که میشناسم رو بگیرم. دست خیلی حس منتقل می‌کنه. بعد یهو اسلام وارد میشه و میگه نهههههه

  • ۰
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • سه شنبه ۵ دی ۹۶

    ۶۱۵

    دیدن نسترن که عاشق شده و داره پشت سر هم ذوق می‌کنه... نمی‌دونم بگم دوست داشتنی بگم چندش بگم حسدبرانگیز... نمی‌دونم چی بگم. فقط اینکه نگرانه نکنه این استوری منظورش من باشم. نکنه از این جملم برداشت غلطی بکنه. نکنه فک کنه پستای چنلم مربوط به یکی دیگس. این فکرها شیرین و دردناکه. من ک تجربش نکردم. تا یه مرحله پیش رفتم و بعد دیدم دختر این پسر از تو متنفره. هیچ برخوردی با هم ندارین. ادامه نده

  • ۰
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • دوشنبه ۴ دی ۹۶
    مدام. [م ُ ] (ع اِ) باران پیوسته
    آرشیو مطالب