اصلاً حسین جنس غمش فرق می‌کند

۲۰ مطلب با موضوع «برایٙت خواندم» ثبت شده است

1803

در آغوش آنچنان گیرم تنت را
که نبود آگهی پیراهنت را

  • ۱
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • شنبه ۴ مرداد ۹۹

    1731

    اما الفواد فحسبی انت ساکنه


    و اما قلب، همین که تو ساکن آن هستی مرا بس.
  • ۱
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • شنبه ۲۸ تیر ۹۹

    برایت شعر خواهم خواهند

    نیست به جز تو رغبتی
    تمام آرزوی من در تو خلاصه می‌شود.

    لا ارغب غیرک
    فکل امنیاتی تختصر بک!

  • ۰
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • پنجشنبه ۲۶ تیر ۹۹

    سپیدار من

    مهربانی را از کدام درخت میوه یادگرفته‌ای؟

  • ۰
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • شنبه ۷ تیر ۹۹

    یه چیز تازه‌ی مهمون

    با این آهنگ مملو از حس دوست داشتنم.
    گوش بدین :)

  • ۰
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • يكشنبه ۲۵ خرداد ۹۹

    ۱۶۸۸

    ای ماجرای شعر و شب‌های جنون من

    آخر چگونه سر کنم بی‌ماجرا امشب

  • ۰
  • نظرات [ ۱ ]
    • صبا
    • جمعه ۲۲ آذر ۹۸

    ۱۵۶۸

    اسم تو مثل غبار نشسته روی تن من

    با تو خورشید خونه میسازه زیر پیرهن من :)

    پ.ن صرفا دارم یه شعر گوگولی که شنیده رو براتون نقل می‌کنم.

  • ۰
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • شنبه ۸ تیر ۹۸

    1532

    ‌و تو
    هر جا و هر کجای جهان که باشی
    باز به رویاهای من بازخواهی گشت
    تو مرا ربوده
    مرا کشته
    مرا به خاکستر خواب‌ها نشانده‌ای
    هم از این روست که هر شب
    تا سپیده‌دم بیدارم
    عشق همین است در سرزمین من
    من کشنده‌ی خواب‌های خویش را
    دوست می‌دارم!
     سیدعلی صالحی
  • ۰
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • شنبه ۱۸ خرداد ۹۸

    1490

    و چشمانِ مرطوب تو
    یادِ علف‌های باران خورده‌ی ماهِ اردیبهشت را
    در خاطرم زنده می‌کند
    با تو
    خواهم گفت
    عشق چیزی‌ست به عظمتِ ستاره
    در سال‌های پیش از نجوم
    کیومرث منشی‌زاده
  • ۰
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • سه شنبه ۲۴ ارديبهشت ۹۸

    ۱۴۵۱

    نشسته ام به در نگاه می کنم 
    دریچه آه می کشد
    تو از کدام راه می رسی
    خیال دیدنت چه دلپذیر بود 
    جوانی ام در این امید پیر شد
    نیامدی و دیر شد...
    هوشنگ ابتهاج
  • ۰
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • يكشنبه ۱ ارديبهشت ۹۸

    ۱۴۴۶

    کجان دستات که کشتی شن تو این طوفان بی‌وقفه؟

  • ۱
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • شنبه ۳۱ فروردين ۹۸

    ۱۳۷۴

    آسمان برف

    دلم گرم به چشمان تو بود.

    شهر به شهر

    خیابان به خیابان

    همه تو.

  • ۰
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • پنجشنبه ۲۳ اسفند ۹۷

    برای تو

    میروم و می‌برمت به کام طوفان...

  • ۰
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • جمعه ۲۶ بهمن ۹۷

    ۱۲۶۱

    تو برایِ من چیزی هستی شبیه دریا 
    بر من چیره می‌شوی
    مجذوبم می‌کنی
    شیفته‌ام می‌کنی
    حتی در عین حال 
    ترس در دلم می‌نشانی 
    از بی‌حدی‌ات واهمه دارم . . .
    کافکا
  • ۰
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • يكشنبه ۷ بهمن ۹۷

    ۱۲۶۰

    تا آخر عمر
    درگیر من خواهی بود
    و تظاهر می‌کنی که نیستی
    مقایسه تو را
    از پا در خواهد آورد
    من می‌دانم به کجای قلبت
    شلیک کرده‌ام
    تو دیگر
    خوب نخواهی شد...
    افشین یداللهی
     
  • ۰
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • يكشنبه ۷ بهمن ۹۷

    ناکامل

    همچون کودکی گریستم
    همان‌ اندازه بی‌خود
    همان اندازه بیهوده، بی‌‌دلیل
    چنان به ناحق از تو دورم که...
  • ۰
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • دوشنبه ۱ بهمن ۹۷

    1165

    گر به تو افتدم نظر چهره به چهره رو به رو

    شرح دهم غم تو را نکته به نکته مو به مو

    از پی دیدن رخت همچو صبا فتاده‌ام

    خانه به خانه در به در کوُچه به کوچه کو به کو

    می‌رود از فراق تو خون دل از دو دیده‌ام

    دجله به دجله یم به یم چشمه به چشمه جو به جو

    دور دهان تنگ تو عارض عنبرین خطت

    غنچه به غنچه گل به گل لاله به لاله بو به بو

    ابرو و چشم و خال تو صید نموده مرغ دل

    طبع به طبع دل به دل مهر به مهر و خو به خو

    مهر تو را دل حزین بافته بر قماش جان

    رشته به رشته نخ به نخ تار به تار پو به پو

    در دل خویش «طاهره» گشت و ندید جز تو را

    صفحه به صفحه لا به لا پرده به پرده تو به تو

  • ۱
  • نظرات [ ۲ ]
    • صبا
    • يكشنبه ۲۵ آذر ۹۷

    تو

    بدتر از خواستن این لطمه‌ی نتوانستن

    هی بخواهیم و رسیدن نتوانیم که چه

  • ۱
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • يكشنبه ۱۱ آذر ۹۷

    واسه تولدش

    من
    پاره‌پاره‌های تو را جمع خواهم کرد
    و خود در تو خواهم خفت
    و تو در من خواهی رویید
    تو در خون من
    سبز خواهی شد
    و من می‌ایستم
    بر تو باران خواهد بارید
    برتو از دو دیده‌ی ابری من
    باران خواهد بارید.
    چه درازنای بی‌پایانی دارد این فصل
    اما من پایداری خواهم کرد
    تا تو چون صنوبری بالا شوی
    و من تا وقت مرگ
    نزد تو خواهم ماند
    تا... تابوت‌ام را از تو بتراشند...
     
    شیرکو بی کس
    ترجمه: محمد رئوف مرادی
  • ۰
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • جمعه ۲ آذر ۹۷

    به وقت پنج و نیم. درد من و بیداری تو.

    حرف که می زنی انگار
    سوسنی در صدایت راه می رود
    حرف بزن
    می خواهم صدایت را بشنوم،
    تو باغبان صدایت بودی
    و خنده ات
    دسته کبوتران سفیدی
    که به یک باره پرواز می کنند.
    تو را دوست دارم
    چون صدای اذان در سپیده دم
    چون راهی که به خواب منتهی می شود،
    تو را دوست دارم
    چون آخرین بسته ی سیگاری در تبعید...
  • ۰
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • سه شنبه ۲۲ آبان ۹۷
    مدام. [م ُ ] (ع اِ) باران پیوسته
    آرشیو مطالب