خیلی خیلی تنها و وحشی
پ.ن از قوی بودن خسته شدم یکی بیاد همینجوری ضعیف دوسم داشته باشه
خیلی خیلی تنها و وحشی
پ.ن از قوی بودن خسته شدم یکی بیاد همینجوری ضعیف دوسم داشته باشه
پیمان پیمان
چرا تو اتوبوس با دوس دخترت بلند بلند حرف میزنی و انقد دوتاتون پاچه پاره اید؟
حس میکنم هیچ وقت هیچ کسو درست نمیشناسم
حسم درسته البته ها . ولی خب کاش تو بودی که روحمو باهات قسمت میکردم ( این حجم از خودخواهی منو درگیر خودش کرده )
خستم از کنکور
خیلی وقته استخر نرفتم
خیلی وقته سیر نخوابیدم
پامم فک کنم شکوندم
هیشکی اینجا کامنت نمیذاره
از بچه ها رنجیدم
خیلی روحیم دگرگون میشه
اه
یه چیزی که هیچ کس بهش اشاره نکرد و من ازش بدم میاد زرنگ بازیه
مثلا از بین حرفام وقتی میخوای مچمو بگیری
یا وقتی عکس پروفایلمو برام میفرستی وای این کجا بوده بی من رفتی ؟ خب عزیزم به تو چه ؟ تو مگه با اون شیر برنج میری بیرون من ازت حساب میخوام ؟
حالا نه فقط این یه نفر . وای رو هم همین طوره . نمیفهمم چرا متوجه نمیشن به جز اونا دوست های دیگه ای هم دارم :\
کلا از اینکه کسی بم گیر بده میاد
پی مان پیمان
عاشق ویگن شدم !
پیمان پی مان
از هیچ عددی بدم نمیادا
امروز سارا با این زندگی سلام هایده یه قری میداد:))
اگه پسر بودم درجا فرار میکردم
پ.ن جان من است او / تا بش گفتم از زیر گذر تند بیا بت تجاوز میکنن همونجا وایساد تا یارو بیاد:))))
وای چقد از این نگار بدم میاد:|
خب عزیز من با رها دعوام شده بود
وسط دعوا که حلوا خیرات نمیکنن !
الانم با هم خوبیم
قربون صدقه هم نمیریم ولی سایه همم با تیر نمیزنیم
ایندگان هم مارو تف و لعنت میکنن که گذاشتیم 8 سال این ... رییس جمهورمون باشه .
این فکرو کاریکاتور احمدی نژاد در لباس ناصر الدین شاه در ذهنم انداخت
انگار فقط من نیستم که دارم له میشم
بچه ها کنکوری هممون توی این قابلمه ی ابگوشت مثل هممیم
کنکورم داره مثه گوشت کوب می زنه تو سرمون تا خمیر شیم
پ.ن ولی بعد خمیر شدن هرچی بزنه دردمون نمیاد
یک صدا از اعماق وجود
کاش یا دوره ی هخامنش بودم یا توی سال های دور اروپا
چی باعث میشه کشور به یه سمتی بره که حالمون به هم بخوره از ایرانی بودن؟
وقتی بازو های جیسن موموآ از آرزوهای تو بزرگتره :))
https://www.instagram.com/p/BS1S58Dj2VW/
از دیگر جلبناک های تاریخی و اتفاقی
ملک الشعرای صبا
که فرزندش عندلیب بوده
آخی :)
در حلقه ی مویت بس دل اسیر است
بینم خونین دل این و آن سر هر دندانه
جانان من !
دیری است یاد تو از خاطرم رفته است . اینجا هوای بهار هم بی تو سرد است . اما تو میدانی که من از هوای گرم متنفرم نه؟ همه ی آهنگ های مستر آدره رو پاک کردم . فقط چیزی که به مذاقم خوش نمی آمد نه به دلیل دیگر .
ای جوراب خاکستری !
در نبود تو چیز های زیادی فهمیدم . مثل اینکه نباید خیلی هم منتظر تو ماند . نه که ارزش نداشته باشی . نه . فقط خیلی خیلی ... نمیگم خسته ... بی حوصله ام . اگر من هم مثل بقیه ی 18 ساله ها ناله کنم ، چه کسی دنیا را نجات دهد ؟
ای ارزش گذار بر عقاید متغیر من !
هنوز که همانجا مانده ای ؛ ولی وقتی آمدی نبینم آریانا ها و جنیفر ها را دوست داری . کمی عقلت را از چشمانت بیرون بکش . ولی حق داری بریتنی رو دوس داشته باشیا منم دوسش دارم :) . عرض می کردم . اگر از حال من می پرسی که عجیبم . لحظه ای شاد و آرام و لحظه ای بعد از درون خودم را سرزنش میکنم ولی هم چنان در ظاهر شادم . کم کم حس های بد از درونم به بیرون تراوش میکنند . خب غمگین می شوم . فکر های احمقانه ای به سرم می زند که حتی به خودم هم نمی توانم بگویم چه برسد به تو و بقیه . نه آنگونه افکاری که تو فکر می کنی . درباره ی مرگ و دیگر چیز ها .
ای معمولی تر آرزوی من !
بیا معقول باشیم . هیچ کدام پرفکت نیستیم . کاش اونجوری که فکر می کردم بودی . از دردودلا سو استفاده نمی کردی . رازدار بودی . فقط برای من حرف می زدی . اپن بوک من و میستری بقیه . کاش کسی بودی که میشد با تو فیلم دید . کاش همان طور که جلوی بقیه آنکامفتبل وقت فیلم دیدن هستم پیش تو نباشم . کاش مثل فریناز و همسرش از 18 سالگی با هم بزرگ شیم و بعد باهم ازدواج کنیم . که مثل همه ی زوج هایی که می شناسم معمولی و حوصله سربر نباشیم .
راستی از کالوین هریس بدت بیاد لطفا
مرا میشناسی خداحافظی نمیکنم
پ.ن یه روز میگم بیا اینارو بخون
تو با یه علامت تعجب می پرسی مطمئنی
و من با لبخند میگم میخوام منو بهتر بشناسی
و بعد تو توی یه دفترچه یادداشت هرچی از اینجا یاد گرفتی رو می نویسی که یادت بمونه
the world was on fire
no one could save me ... but my self
تحریف اهنگ های مورد علاقه اش یکی از سرگرمی های وی بود
نزدیک شدن به تو اشتباهه . هر دفعه یه فرصت دوباره بهت میدم و تو لعنتی حتی نمیدونی دارم بهت وقت میدم . شایدم اصن به تو وقت نمیدم . شاید دارم خودمو گول میزنم که نه . این دفعه برمیگرده صبا .
کی میخوام یاد بگیرم؟
یا با این اخلاقای بی ادبانش کنار بیا . یا کامل بذارش کنار .
واقعا کاراش زشته . فقط وقتی کارم داری پی ام میدی؟
چند وقته بهت گفتم برو دگردیسی رو بخون؟گفتم نظرت برام مهمه؟ تو اصن برات مهم نیست
تقصیر خودمه
خیلی خیلی خیلی همه چیز به هم ریخته بود .
سَموم سرد حرف های ناصمیمی ات .
نمی شد وارد چرخه ی دوست داشته شدن توسط تو شد؟
زین پسرم یکم مثبت هجده تر می ساختی این ویدیو رو :|
صبح فردا وقتی از خونه اومد بیرون دیدی رو تی شرتش چی نوشته بود؟
fear of god
و اینکه به نظرم همه ی این داستان لری و زیام برای منحرف کردن نوجووناست .
تازه دارم میبینم .
عجیبه
با اینکه کلی هم ادعام میشه .
سرشون گرمه به همین چیزا بچه ها
البته اینم هست که مقوله ی ... خیلی بینشون راحت شده . اصن قبحش ریخته :|
شاید تعجب کنید که چطور یه دختر 14 ساله ممکنه 5 تا پسر نره خر داشته باشه . تعجب نکنید دایرکشنره
چرا بعضی آدم ها نچسبن؟ بنده خدا کار بدی هم نمیکنه . ولی وااااقعا به دل من نمیشینه . یکیش محدثه . البته اون یکم از به دل ننشستن گذشته . رسما ازش بدم میاد . یکیش خانم پارسایی . وقتی می خنده خیلی دوست داشتنیه ولی وقتی داره صحبت میکنه ازش خوشم نمیاد . یکیش خانم بهرامی . که خب اون داره از خستگی می میره همیشه . کلی آدم اطرافم هست . چجوریه ینی ؟ مثلا از خدا دورن؟ ریاکارن؟ واقعا نمیدونم این هاله ی دور آدما چجوریه
پ.ن میدونم کار ما کشف راز گل سرخ نیست . ولی چرا نیست؟ تنها کاری که دوست دارم همین کشفه