بهناز گفت تولدم بود پنجشنبه گفتم اتفاقا تلگرام تبریک گفتم ولی ندیدی گفت آره گوشی ندارم. واسه یه چیز دیگه هم باید بهم تبریک بگی. گفتم هه هه چی شده شوهر کردی؟ گفت آره. و من هیچ من نگاه :) از همون اول خانم و متین بود. شبا که با هم از سر خیابون می‌رفتیم خونه اون اروم و ساکت کنار من راه میومد و من می‌خندیدم و مسخره بازی درمیوردم و شلنگ تخته مینداختم :) البته از خودم از هر منظری که نگاه کنی راضیم ولی به قول بلوط وای که مردیم از سینگلی (اون میگه خوشی البته)