دیروز روز طولانی و عجیب ‌و قشنگی بود. از پاسپورت و گواهی اشتغال به تحصیل تا دفتر اسناد رسمی قدیمی با آشنای دور. از گواهینامه تا ناهار رنگین و بی‌نمک. از بیهوشی چند ساعته‌ی بی‌اختیار تا به موقع نرسیدن و عوض کردن سینما. از سرخپوست تا قصر شیرین. از نون خرمایی تا ساندویچ کالباس و از سینمای خالی خالی تا خانه کنتاکی خالی خالی و ایستگاه‌های چای خالی خالی. از لیمو و آلبالو و ساده تا بهارنارنج و به‌لیمو و هل. از اتوکد تا کشتی‌سازی و از فاطمه تا متیوی ژاژخا که از حجاب من حس بدی نگرفت و سرافرازم کرد :)