جمعه ۱۷ آبان من برای اولین بار تو محیطی خارج از دانشگاه اجرا رفتم و انقدر بابتش ذوق دارم که هوای اطرافم داره می‌لرزه.
به نظر من که اجرای بدی نبود و راضی بودم. خدا رو شکر روی ریتم آهنگ موندم و جلو و عقب نشد و وقت اضافه نیوردم. دوستامو نشونده بودم دو ردیف اول که هر بار سرمو میارم بالا چهره‌های آشنا ببینم و فکر کنم خوبه خوبه اینجا همون تالار هشت دانشگاهه. نگران نباش. و نگران نشدم :)
یه قسمت‌هایی از نمایشنامه که حس میکردم برای خوانش مشکل داره رو درست کردم و به بیان و ادبیات خودم نزدیکش کردم.
امیدوارم یه روزی برسه که من بیام اینجا بگم سلام، تو تئاتر شهر اجرا کردم و همچنان فروتن و متواضع و افتاده و خاکی و مهربان باشم ^^