دیشب رفتیم خانوادگی تو حیاط خوابیدیم. تا صبح یخ زدیم، گردنم درد میکنه، نتونستم درست بخوابم ولی انقد بهم خوش گذشت که امروز با یه لبخند بزرگ روی صورتم بیدار شدم :) حالم خوبه.
دیشب رفتیم خانوادگی تو حیاط خوابیدیم. تا صبح یخ زدیم، گردنم درد میکنه، نتونستم درست بخوابم ولی انقد بهم خوش گذشت که امروز با یه لبخند بزرگ روی صورتم بیدار شدم :) حالم خوبه.
حال میده ولی هم یخ می زنی هم ترسناکه
ما هم سال پیش همین حرکتو زدیم، یه گربه خودشو از بالای دیوار پرت کرد روی بند آپارتمانی و باهاش افتاد زمین و کلی جیغ زد :/ از اون به بعد فقط بابام میره