جانم در عذابه. نمیدونم به خاطر قطع شدن جلسات مشاوره‌س یا اختلالات هورمونی یا مزخرف بودن زندگیم.
گفتم اختلالات هورمونی یادم به عرضا افتاد. اون روز که پشت دانشکده نشسته بودیم گفت وای تو چشمات قهو‌ه‌ایه! همیشه فک میکردم سبزه. و من از خنده غش کرده بودم و یهو زدم زیر گریه پرسیدم چی شده و گفتم اختلالات هورمونی. بدبخت نمیدونست چجوری واکنش نشون بده خشکش زد :))))