قدر باباها رو بدونیم

از دیشب تا نیم ساعت پیش داشتم دیوونه میشدم. ذهنم شدیدا به هم ریخته بود و نمیتونستم یه تصمیم درست بگیرم. الان با بابا حرف زدیم و انقدر اروم شدم که خدا میدونه. کمکم کرد هم میزم رو مرتب کنم هم افکارم رو. الهی سایه‌اش بالا سرم باشه همیشه.

برای پدراتون یک صلوات میفرستم.