من دیروز یه قضیه ای شنیدم که کاملا به کارما و دنیا دار مکافاته و هرچه کنی به خود کنی ایمان آوردم

من یه دوستی دارم . شما فک کنید اسمش جمیله است . بعد این جمیله دهمه . خیلی ادعای شاخیش میشه . منم که ساده ! فک میکردم این واقعا خیلی از اوناست . یه بار باهاشون رفتم بیرون . مامانش رسما انقد بهش گیر داد که روسریتو بکش جلو و درست رفتار کن من اصلاح شدم:| بعد داشتم برای مامانم تعریف میکردم آره و این اصلا اینجوری که شما فکر میکنید نیست و اینا . من با این سن و هیکل تا حالا به اسم کلاس نپیچوندم از خونه با رقیه برم بیرون . دقت کنید با دوست صمیمیم . کسی که 8 ساله باهاش رفت و آمد خانوادگیم داریم . بعد این موجودیت به اسم کلاس با دوست پسرش میره بیرون . و نه هر دوست پسری بلکه پسری که تاحالا ندیده:| خوب حالا اینکه آخر یه روز میگیرن فلان اینا کار نداریم . حسرتم نمیخورم که چرا نرفتما میگم آدم به چه قیمتی باید مادرشو گول بزنه!

بعد مامانم گلم فرمودند که مامانش قبل از ازدواج با باباش دوست بوده . اول اینکه چقد کیوت و اینا که با دوست پسرش عروسی کرده . دوم اینکه آخه مثلا 30 سال پیش؟! دوست پسر؟! گاااااااااااااد . بعد من گفتم اینکه انقد ایمان و اینا ؟! ولی خب دیگه اینگونه بوده

پ.ن احترام مومن بیشتر و بالاتر از کعبه است

پ.ن 2 خدایا مرا آن ده که آن به

پ.ن 3 برگردم بهت ؟ ای خدای مهربون من

پ.ن 4 این پ.ن 3 رو نباید خصوصی به خود خدا میگفتم؟