انگار آتش رفته بود زیر پوستم
تا دستم را از لیوان اب سرد درمی اوردم دوباره روشن میشد
داستان از این قراره که میخواستم کبریت روشن کنم
و دیدم عه
دستم و کبریت باهم روشن شد
انگار آتش رفته بود زیر پوستم
تا دستم را از لیوان اب سرد درمی اوردم دوباره روشن میشد
داستان از این قراره که میخواستم کبریت روشن کنم
و دیدم عه
دستم و کبریت باهم روشن شد