دیروز انوشه اومد کتابخونهی ما. بسی مسرور گشتیم. هادی ام یه چیزی گفت که ما اشتباه برداشت کردیم و یک ساعت داشتیم فکر میکردیم چی جوابش رو بدیم. بعدم رفتیم خونه سارا اینا یک ساعت تمام داشتیم جفتک مینداختیم. خوب بود دیگه
دیروز انوشه اومد کتابخونهی ما. بسی مسرور گشتیم. هادی ام یه چیزی گفت که ما اشتباه برداشت کردیم و یک ساعت داشتیم فکر میکردیم چی جوابش رو بدیم. بعدم رفتیم خونه سارا اینا یک ساعت تمام داشتیم جفتک مینداختیم. خوب بود دیگه