شاید اون واسم تجلی فرزانه است. فرزانه ی دور. فرزانه ی دوست. دلم براش تنگ شده ها، ولی از اون حس ستایش بی منطق بعد از حرف زدنامون متنفرم. و از بزرگتر بودنش متنفرم. و اون خیلی واسم عزیزه.