پدر، عشق و پسر رو شروع کردم به خوندن.

امروز نگار رو خواهم دید. فیلم خوبیه.

دارم استاتیک می‌خونم و روحم تازه میشه.

نمی‌دونم چجوری‌ با کاوه رفتار کنم. همه چی زیادی awkwardعه.

مادر مهری و پدر علی اومدن خونمون و همه چی در این مقطع از زندگی شیرینه :)

ع.م دیشب داشت خاطره‌ی فوت مادربزرگش رو تعریف می‌کرد و من فقط می‌خواستم به صورت اسلامی دلداریش بدم که گریه نکنه. دلداری اسلامی نداریم آخه لعنتی :))