واسه من معادلات یاداور تو بود. و سیب. و چهل و پنج دقیقه
اومدم همه ی معادلات زندگیتو بهم زدم و رفتم.
و حالا حتی از فاصله ی یک کیلومتری هم نمیتونیم رد شیم.
سه سال چجوری میخوایم تو چشمای هم نگاه کنیم؟
ولی مثل فرمولای معادلات من و تو هم از خاطر هم میریم.
غمی نیست