از همه‌ی فعالیت‌های فوق برنامه زده شدم. فقط دلم می‌خواد درس بخونم و بی سر و صدا برم و بیام. چی به سر اون صبای همه جا فعال اومده؟ :)) 

 

پ.ن از من می‌خواد دبیر شم و من می‌خوام ازشون فرار کنم. شاید یکی از دلایل پنهانش این باشه که تو این کانون همه با هم رابطه دارن و من تنهام. شکایتی نیست خودم می‌خوام تنها باشم ولی حس خوبی نداره