یه بار دیگه آهنگ همه دزدا پخش میشه. یه بار دیگه من و پو کنار هم میایم روی صحنه. یه بار دیگه از بین نور کور کننده لبخند رضایتتو میبینم. یه بار دیگه جلوی تشویقا تعظیم میکنیم. یه بار دیگه مث گورخر میخندیم و میگیم yeah man! یه بار دیگه آی کانتکت. یه بار دیگه بغلای پایین صحنه. یه بار دیگه غصهی شب آخر اجرا میخوام. و یک بار دیگه، نیاز دارم که یکی مثل سبحان از بازیم تعریف کنه.