اصلاً حسین جنس غمش فرق می‌کند

211

تا حالا شده از اتاقت بیای بیرون بشینی وسط پذیرایی روی مبلی که بیشتر دوسش داری به خودت حس امنیت بدی؟ به خودت بگی نگران نباش . ببین الان صبحه . صبح اتفاقای بد نمیفتن . تو در امانی . بعد همون طور که قلبت تند میزنه به چیزایی که میدونی فکر میکنی . به اتفاقایی که قراره بیفته . اون وقت حس امنیتت دود میشه میره هوا

  • ۰
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • پنجشنبه ۱ مهر ۹۵

    210

    جان اسنو مردی که هیچ نمیدانست ...

  • ۰
  • نظرات [ ۱ ]
    • صبا
    • سه شنبه ۳۰ شهریور ۹۵

    209

    تولدت مبارک دختر تابستونی من

    حواست باشه هر سال 17 ساله نمیشی

    سعی کن 18 سالگیت پر از شادی باشه

    پر از آمادگی برای ورود به جوانی

    پ.ن اگه متوجه نشدین امروز تولدمه :)

  • ۰
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • دوشنبه ۲۹ شهریور ۹۵

    208

    فیلم meet black joe رو دیدم . جمله هایی که هرازگاهی گفته میشد واقعا خوب بود ولی ایده ی فیلم ... یکم نظریه ی مرگ میکینگ لاو تو ا ومن مسخرس وگرنه من کی باشم که بخوام نظر بدم ؟!

  • ۰
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • يكشنبه ۲۸ شهریور ۹۵

    207

    تا حالا به این فکر نکرده بودم که چقدر خوبه احساس دارم 

  • ۰
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • جمعه ۲۶ شهریور ۹۵

    206

    دیشب که بعد از مدت ها بالاخره رفتم خونه ی رقیه اینا به هم یه قولی دادیم . واقعا تصمیم دارم اجراش کنم . مضمون قول هم این بود که داستانو خیلی بزرگش نکنیم . تو همین 8 ساعت که خیلی کارآمد و هلپ فول بود😂

  • ۰
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • جمعه ۲۶ شهریور ۹۵

    205

    برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
    • صبا
    • دوشنبه ۲۲ شهریور ۹۵

    204

    برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
    • صبا
    • دوشنبه ۲۲ شهریور ۹۵

    203

    به بدترین شکل ممکن سریال رو تموم کنید و بعد بیننده رو برای فصل جدید حداقل 6 ماه و حداکثر 1 سال منتظر بذارید و بعد به غیر قابل توجیه ترین شکل ممکن گندای فصل قبلو جمع کنید . اگه وسط کار چند تا از بازیگرای اصلی رو هم عوض کردید چه بهتر بیننده بهتر با سریال ارتباط برقرار میکنه :|

    + وقتی داری واکینگ دون د ایل دردت چیه ک به عمر میگی؟!

  • ۰
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • يكشنبه ۲۱ شهریور ۹۵

    202

    میگم یعنی کیه که نخواد عشقش هیجان انگیز باشه . بعد از یه مدت طولانی بهش برسی و عقده ی این همه وقت رو خالی کنی . ولی من نمیخوام . واقعا کشششو ندارم . این دفنه ی بیچاره داره له میشه من بدتر . نمیدونم چطوری میتونه عمرو با این همه استرسی که درگیرشه بغل کنه و گوزل گوزل لذتشم ببره -_-

    پ.ن من میخوام برم ترکی استانبولی یاد بگیرم . البته یکم به اصالتم که اردبیلیه توهین میشه ولی بنن؟!

  • ۰
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • جمعه ۱۹ شهریور ۹۵

    201

    من امروز به یه نتیجه ی جدید دست پیدا کردم

    من زشتم ! 

    یعنی چیزی نیست که بشه کاریش کرد

    امیدوارم در طول زمان به چشم بقیه قشنگ بیام:|

  • ۱
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • پنجشنبه ۱۸ شهریور ۹۵

    199

    when u say i luv u 

    know that i luv u more

    boy i adore u 

     me heart stops when i lisin to dis song :(

  • ۰
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • سه شنبه ۱۶ شهریور ۹۵

    197

    برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
    • صبا
    • يكشنبه ۱۴ شهریور ۹۵

    196

    برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
    • صبا
    • پنجشنبه ۱۱ شهریور ۹۵

    195

    چشمامو از دست دادم

  • ۰
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • پنجشنبه ۴ شهریور ۹۵

    194

    با اینکه روزای کنکورمه و غر میزنم که خسته شدم ولی واقعا داره بهم خوش میگذره خیلی خوشحالم که یه هدفی تو زندگیم دارم .

    دیروز خیلی روز سختی بود . به شدت دلم درد میکرد . نمیدونم مال اون هات چاکلتی بود که خوردم یا از رقیه گرفتم . به هرحال دو تا امپول و یه سرم زدم . و خیلیم زن قوی و قدرتمند و شجاعی بودم اصلا هم دردم نیومد . 

    امروز صبح برای هاله بلندی های بادگیر رو خریدم فک کنم خوشش اومد . در کل که خیلی احساسات نداره .

    اومدم کلاس میرحسینی رو بپیچونم که خانم صفری دیدم و گفت بشین سرجات و من هم از زن قدرتمند به گرد تبدیل شدم و نشستم . اره دیگه همین

    بعد هرروزم دلم برای فرزانه تنگ میشه ولی دیگه با اون بخش از گذشتم کنار اومدم . نمیشه که همه چی تا ابد دووم داشته باشه و میدونم که باید زودتر از اینا رابطمو باهاشون تموم میکردم .

    یه نکته ی دیگه ای که میخواستم بهش اشاره کنم اینه که اقای شاه ابراهیمی واقعا ناراحتم کرد این دفعه

    این هفته میترکونم تا دیگه بهم چیزی نگه -_-

  • ۰
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • دوشنبه ۱ شهریور ۹۵

    193

    امروز کلاس علیزاده دیف رفتم

    سطحش برای من خیلی پایین بود

    پیشنهاد سراشپز : مثل من دیف رو خودتون بخونید

    برم دست اقای میرحسینی و خانم قودجانی رو ببوسم

    واسه اینکه قشنگ درس میدن و واسه اینکه یه مدرسه ی خوب ساختن

    + اقای دادبام گفت فوقش یه نیم ساعت زودتر بیا برات رفع اشکال میکنم . جدی گفت یا الکی تعارف کرد؟

  • ۰
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • چهارشنبه ۲۷ مرداد ۹۵

    192

    چقدر زندگی شیرینه

    و چقدر منتظر روزیم که رتبم بیاد

  • ۰
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • سه شنبه ۲۶ مرداد ۹۵

    190

    باد های شک و مکث

    باد های گمنامی و ترس

  • ۰
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • يكشنبه ۲۴ مرداد ۹۵

    189

    موهای بلند تو

    و انگشتان بدون ناخن من

    چه مخلوط دل انگیزی !

  • ۰
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • يكشنبه ۲۴ مرداد ۹۵

    188

    برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
    • صبا
    • شنبه ۲۳ مرداد ۹۵

    187

    شرم بر ان دستی که ردش ماند بر تنت

  • ۰
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • شنبه ۲۳ مرداد ۹۵

    186

    جای تو اینجا خالی است

    جایی دقیقا روی قلبم

    سرد و تهی و خالی است

    پر از باد های نا امیدی

  • ۱
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • شنبه ۲۳ مرداد ۹۵

    185

    عشق مثل تو قصه ها نیست

    حتی شبیه افسانه ها نیست

    ما هم یه عمری گول قصه هارو خوردیم

    واسه هرکی برامون تب نمیکرد مردیم

    عشق همون بستنی توت فرنگی بود که قرار بود شکلاتی باشه ولی مرد بستنی فروش با اون ابروهای تمیز و ریشای عمیقش اشتباه متوجه شد

    عشق همون گنومی بود که با شونه های افتاده و کمر قوز کرده نشستم تا امادش کنم

    عشق همون تخم افتاب گردون هایی بود که از تو دست بابا برمیداشتم

    عشق همون اهنگ قشنگی بود که داشت تو فریزمو پخش میشد

    عشق همون بود که براش هیچ وقتی نذاشتم

  • ۰
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • جمعه ۲۲ مرداد ۹۵

    184

    هر زنی روزی به انچه از ان می ترسد تبدیل می شود؟

  • ۰
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • جمعه ۲۲ مرداد ۹۵

    183

    از یه جایی به بعد یه هفته فرصت داری که من فریدا باشم و تو دیگو

  • ۰
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • جمعه ۲۲ مرداد ۹۵

    182

    و خواهشا اگر ایرانی نیستی نامت elliot باشد دلبندم

  • ۲
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • پنجشنبه ۱۴ مرداد ۹۵

    181

    از یه جایی به بعد

    خواهی بشین به جانم

    خواهی برو به ...م

  • ۰
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • سه شنبه ۱۵ تیر ۹۵

    ۱۷۹

    قلبمو نصف کردی و نیمه‌ی بزرگتر رو برداشتی

  • ۰
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • جمعه ۱۱ تیر ۹۵

    178

    خدایا امشب شب قدره

    خودت میدونی چمه

    الهی امین

  • ۰
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • چهارشنبه ۹ تیر ۹۵

    177

    این دختره تو کارا سودا انقد عر میزنه چشاش در نمیاد؟ :|

  • ۱
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • سه شنبه ۸ تیر ۹۵

    176

    همونطور که هممون میدونستیم از اول جان یه تارگرینه و دنی عمشه در واقع :|

    ولی خوشبختانه در خاندان تارگرین اینسست رواج داره در نتیجه میتونیم جان و عمه دنی رو کنار هم ببینیم

    شاید جان اونی باشه که داریو از دنی پرسید

    راستی چرا داریو رو عوض کردن؟

  • ۰
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • دوشنبه ۷ تیر ۹۵

    174

    این چه وعض جمهوری اسلامی ما یه دونه پرنس ویلیام نداریم :|

  • ۰
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • دوشنبه ۷ تیر ۹۵

    173

    الان به رها و مهشاد پی ام دادم معذرت خواهی کردم . با اینکه قلبم تند میزنه و انگشتای دست و پام یخ کرده ولی حس خوبی داره

    + کل ماجرا تقصیر من تنها نبود ولی نمیخوام دیگه ذهنم درگیرباشه

  • ۱
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • دوشنبه ۷ تیر ۹۵

    172

    وقتی تو ذهن تو شنا کنم

  • ۰
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • يكشنبه ۶ تیر ۹۵

    171

    بعد اصن خودمم فهمیدم که ریدم با این وضعیت توبه کردنم

  • ۰
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • شنبه ۵ تیر ۹۵

    170

    اگه قرار بود اسم و چهره ام رو خودم انتخاب کنم

    اسمم اریل و چهره ام Bérénice Marlohe بود

  • ۱
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • سه شنبه ۱ تیر ۹۵

    169

    نیمه های شب که دلتنگ توام . . .
  • ۰
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • سه شنبه ۱ تیر ۹۵

    168

    وات ایف با هر متجاوز زورگویی با دراکاریس برخورد میکردیم؟

    + دراکاریس به والرین یعنی بسوزان

    ++ رمزی مرد :( من دوسش داشتم

  • ۰
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • دوشنبه ۳۱ خرداد ۹۵

    166

    ولی جدی باید رابطت با بعضی ادما رو در حد چت و یه دوستی معمولی حفظ کنی

  • ۰
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • شنبه ۲۹ خرداد ۹۵

    165

    ا هیوج کراش ان ونتورث میلر

  • ۰
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • شنبه ۲۹ خرداد ۹۵

    164

    از نتایج دیدن فرار از زندان و گیم او ترونز اینه که خواب میبینید اریا خواهر لینکن و مایکله و شما هم سانسا و هم سارا هستید :|

  • ۰
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • جمعه ۲۸ خرداد ۹۵

    163

    دیدی بعضی وقتا یکیو میبینی انتظار داری دهنشو باز کنه و یه لهجه ی بریتیش ازش بزنه بیرون ؟

  • ۰
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • پنجشنبه ۲۷ خرداد ۹۵

    162

    متن زیر نامه ی دکتر کاویانیه 

    یه قستماییش رو جدا میکنم و میزنم به دیوار اتاقم

    شماهم بخونین

    نامه فوق انگیزشی

     متن این پیغامم، با تمام بعدیا و قبلیا فرق داره...

    میخوام یه خواهش از تک تک تون بکنم!
    دومی ها
    سومی‌ها
    کنکوری ها
    پشت کنکوری ها
    مادرها و پدرهایى که اینجان..
    همه تون...

    ازتون خواهش میکنم، که با تمام وجود:

    قول بدین، هرگز هرگز هرگز، دست از رویاتون برندارین.

    قول بدین، توى راهى که شروع کردین، تا تهش برین

    اینو ازتون خواهش میکنم!

    من خیلى خیلى تجربه حرف زدن، با تک تک ادمهایى که کنکور قبول شدن، یا نشدن رو دارم!

    نتیجه تمام حرفهاى ادمها، این خواهشیه که ازتون میکنم:

    تورو خدا، حالا که رویا ساختین واسه خودتون، ازش کوتاه نیاین

    قول بدین، هرروزى که شده، هرجایى، وقتى به رویاتون رسیدین، به ما پیام بدین بگین:

    دکتر کاویانی، ما حرفتو گوش کردیم! و الان رویامو در آغوش کشیدم :)

    قول میدم چشمام برق بزنه! :)
    و مثل الان که براتون مینویسم، تمام وجودم احساس غرور و شادى بشه..

    بچه ها، خیلیا درس میخونن، خیلیا مشاوره میشن...
    اما تمام آرزوم اینه، که اینجا، توى این جمعمون، رویا بسازیم
    هدف بسازیم

    جورى هدف بسازیم که تا بهش نرسید، احساس سنگینى کنید!

    من عاشق هدف ساختنم
    عاشق کوتاه نیومدنم
    و دنیا یادم داده اگه کوتاه نیام، بهش میرسم، فقط زمانش رو خدا میدونه و من نمیدونم.. :)

    وظیفه ام کوتاه نیومدنه
    وظیفم امیدوار موندنه

    ازتون میخوام، اگه اینجایین، قول بدین، قول بدین، دیگه از رویایى که باهم، براى تک تک تون ساختیم، کوتاه نیاین

    منم قول میدم، قول میدم بهش میرسید.. هرزمان که باشه...

    زیاد طول نمیکشه با این تلاشتون :))

    آخیش، آروم شدم

    اینا حرفاییه که همیشه تو مغزمه

    گاهى به مادرم، و یا دوستاى نزدیکم میگم:

    دلم میخواد به تک تک ادمایى که توى گروهم هستن بگم: تورو خدا باور کن، و کوتاه نیا! خواهش میکنم!
    بخدا جاذبه وجود داره
    بخدا ارزویى که توى سر آدمى میوفته حتما حتما دست یافتنیه...

    دلم میخواد یقه تون رو بگیرم و بگم:

    میشه خواهش کنم بیشتر تلاش کنى؟
    میشه خواهش کنم کوتاه نیاى؟
    میشه خواهش کنم هرشب و روز به رویات فکر کنى و براش تلاش کنى و اینقدر برى تا بهش برسی؟ 
    میشه خواهش کنم؟؟؟

    این رویا، دیگه رفته توى وجودتون، حق ندارین خسته بشین

    نمیذارم وقتى ٧٠ سالتون شد، بخودتون بگید:
    کاش یکم دیگه، کاش یه بار دیگه، کاش یه سال، دوسال، ١٠ سال دیگه.. تلاش میکردم ..

    نمیذارم

    قول دادین که تا اخرین نفس، براى هدفتون تلاش کنید
    و من روى قولتون امروز حساب میکنم
    و اروم شدم که حرف دلمو بهتون زدم :)))

    خواهش میکنم این پیام رو‌ برای هر کسی که واسه موفقیت در کنکور تلاش میکنه بفرستین...

  • ۰
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • چهارشنبه ۲۶ خرداد ۹۵

    161

    وقتی بالاخره نتیجه ی تلاشات رو میبینی :)

    امیدوارم کنکور هم مثل نهایی خوب بشه

  • ۰
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • چهارشنبه ۲۶ خرداد ۹۵

    160

    ای گمشده در رویا

    جادو کن و پیدا شو

  • ۱
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • دوشنبه ۲۴ خرداد ۹۵

    159

    من ترایپوفوبیا دارم

  • ۰
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • دوشنبه ۲۴ خرداد ۹۵

    158

    حرف که میزنم خون از دهنم میریزه

    علامت بدیه؟

  • ۰
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • دوشنبه ۱۷ خرداد ۹۵

    157

    امروز 6 6 2016

    رائفی پور خوبی داداش؟

  • ۱
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • دوشنبه ۱۷ خرداد ۹۵

    156

    این حاصل یه سردرد شدید و ممتده .

    نمیدونم مشکل ما چیه که نمیتونیم باهم حرف بزنیم .

    پ.ن بیشترش پاک شد

  • ۰
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • يكشنبه ۱۶ خرداد ۹۵
    مدام. [م ُ ] (ع اِ) باران پیوسته
    آرشیو مطالب