اصلاً حسین جنس غمش فرق می‌کند

خانم مهندس

امروز صبح ساعت 8.5 از مامان پرسیدم چند شنبه‌س و با فکر اینکه ساعت 9 نوبت دکتر دارم بدو بدو رفتم تا سر خیابون. بیمارستان به خاطر تعطیلی فقط پزشک عمومی داشتن. کلی شاکی و دلخور برگشتم خونه و دیدم نوبتم واسه فرداس.

منتظر کامنت‌های خسته نباشی دلاور و خدا قوت پهلوان شما عزیزان هستم.

  • ۱
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • سه شنبه ۱۴ ارديبهشت ۰۰

    1918

    خدا رو هزار مرتبه شکر برای رفتن ادمای نامناسب از زندگیم.

    خدا رو شکر برای سلامتی خودم و خانواده‌م.

    خدا رو شکر برای دوستای خوبی که دارم.

    خدا رو شکر برای دانشگاه و رشته‌ام.

    خدا رو شکر که بهم اجازه داد برگردم.

    خدا رو شکر برای وجود توبه.

    خدا رو شکر برای امام زمان مهربانم.

    خدا رو شکر برای آل محمد.

    خوشحالم.

  • ۲
  • نظرات [ ۱ ]
    • صبا
    • دوشنبه ۱۳ ارديبهشت ۰۰

    سبحانک

    اسمون امروز انقدر قشنگه که قربونت برم خدای خوشگلم چی افریدی.
  • ۱
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • يكشنبه ۱۲ ارديبهشت ۰۰

    1916

    امشب شب قدره؟
    همین دیشب دعای ورود به ماه رمضان خوندم که :(

    از این ماه رمضان چی با خودم میبرم؟

  • ۱
  • نظرات [ ۱ ]
    • صبا
    • شنبه ۱۱ ارديبهشت ۰۰

    1915

    حرفی برای گفتن نیست.؟

  • ۱
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • شنبه ۱۱ ارديبهشت ۰۰

    1914

    بینندگان عزیز، به گیرنده‌های خود دست نزنید.
    من از چادگون در خدمت شما هستم. اینجا هوا خیلی خوبه. فقط مشکل اینه که شنبه امتحان دارم. با ادمای محبوبم :)) خانواده‌ی خودم و خاله م. زندگی زیباست.

  • ۱
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • پنجشنبه ۹ ارديبهشت ۰۰

    تواصی

    دیروز تو گلستان شهدا راه میرفتم و بارون ریز هوا رو خوب کرده بود.
    نم نم داره بارون میاد
    بازم داره مهمون میاد
    به قلب خسته جون میاد
    وای وای وای
    داره از راه دور میاد
    با تابوتی از نور میاد
    برا روز ظهور میاد
    وای وای وای
    ...
    شهید گمنام سلام
    خوش اومدی مسافر من
    شهید گمنام سلام
    پرستوی مهاجر من
    صفا دادی به شهرمون

    پ.ن این هفته نتونستیم رشد کنیم. چرت و پرت گفتیم بیشتر. فاطمه برامون پاستا درست کرده بود اورده بود. با یه یادداشت کوچولو. دلمو برد واقعا. تا حالا کسی اینجوری بهم محبت نکرده بود. خیلی جالب بود.
  • ۱
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • پنجشنبه ۹ ارديبهشت ۰۰

    1912

    یه ترکیبی از جوونی بهرام بیضایی و پارسا پیروزفر و ایان سامرهلدر
    اینو بذار جلوی هر جنسیتی چه زن چه مرد. عمرا نه نمیگه
  • ۱
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • چهارشنبه ۸ ارديبهشت ۰۰

    1911

    رستنی‌ها کم نیست،
    من و تو کم بودیم،
    خشک و پژمرده و تا روی زمین خم بودیم!

    گفتنی‌‌ها کم نیست،
    من و تو کم گفتیم،
    مثل هذیان دم مرگ،
    از آغاز چنین درهم و برهم گفتیم.

    دیدنی‌‌ها کم نیست،
    من و تو کم دیدیم،
    بی‌سبب از پاییز
    جای‌ میلاد اقاقی‌ها را پرسیدیم.

    چیدنی‌ها کم نیست،
    من و تو کم چیدیم،
    وقت گل دادن عشق روی دار قالی‌،
    بی‌سبب حتا پرتاب گل سرخی‌ را ترسیدیم.

    خواندنی‌‌ها کم نیست،
    من و تو کم خواندیم،
    من و تو ساده‌ترین شکل سرودن را در معبر باد
    با دهانی‌ بسته وا ماندیم.

    من و تو کم بودیم،
    من و تو اما در میدان‌ها
    اینک اندازه‌ی ما می‌خوانیم!
    ما به اندازه‌ی ما می‌بینیم!
    ما به اندازه‌ی ما می‌چینیم!
    ما به اندازه‌ی ما می‌گوییم!
    ما به اندازه‌ی ما می‌روییم!

    من و تو
    کم نه، که باید شب بی‌‌رحم و گل مریم و بیداری شبنم باشیم!
    من و تو
    خم نه و درهم نه و کم هم نه، که می‌باید با هم باشیم!
    من و تو حق داریم
    در شب این جنبش نبض آدم باشیم!
    من و تو حق داریم
    که به اندازه‌ی ما هم شده با هم باشیم!
    گفتنی‌‌ها کم نیست!


    نجواها
    ترانه: شهیار قنبری
    آهنگساز: اسفندیار منفردزاده
    صدا: فرهاد مهراد

    گوش بدین

  • ۱
  • نظرات [ ۲ ]
    • صبا
    • سه شنبه ۷ ارديبهشت ۰۰

    گل بنوش

    راستشو بخواین من از گذشته‌ام خجالت‌زده نیستم. درسته به نظر شخصیت الانم اشتباه کردم ولی شخصیت اون موقعم مشکلی با اتفاقاتی که افتاده نداشت. امروز چندتا از دوستامو دیدم و داشتم از معیارای همسر اینده‌ام میگفتم که دوست دارم ادم مذهبی‌ای باشه یکیشون پرسید یعنی تو مذهبی‌ای؟ گفتم اره گفت یعنی اسلامو قبول داری؟ گفتم اره گفت پس چرا فلان کارو کردی.
    گفتم اشتباه کردم. ادم بزرگ میشه و عقایدش تغییر میکنه. من هم بچه بود هم اندازه‌ی الان مذهبی نبودم.
    راضی‌ام از جوابی که دادم ولی کاش لحنم یکم محکم‌تر بود.
  • ۱
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • دوشنبه ۶ ارديبهشت ۰۰

    1909

    امتحان کنترل دیروز رو جوری چیز کردم که سلام بر کنترل در ترم 9 کارشناسی اصن
  • ۱
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • دوشنبه ۶ ارديبهشت ۰۰

    1908

    سلام بر کنترل خطی، این درس سخت دوست داشتنی.
    امیدوارم امتحان امروز سخت نباشه. برنمیتابم واقعا.
    death note رو شروع کردم. از نظر روحی احتیاج به سریال داشتم که با شخصیتاش ارتباط بگیرم.
    این مدت به ازمایش و دکتر و اینا گذشت. MRI دادم، یه کیلو ازم خون گرفتن واسه ازمایش، سونوگرافی واسه سنگ کلیه، رحمم هم که داره بازی درمیاره
    همش هم واسه بی تحرکیه.
    از فردا میرم پیاده روی
    تو راه چی گوش بدم؟ نظر خودم سخنرانی یا پادکسته
    کتاب صوتی دوست ندارم
    اهنگم خستم میکنه. انگار هیچی باب میلم نیست
    اگه چیزی به ذهنتون رسید بگین.
  • ۱
  • نظرات [ ۱ ]
    • صبا
    • يكشنبه ۵ ارديبهشت ۰۰

    اسب حیوان نجیبی است

    عبدالرضا کاهانی عزیزم،
    هنر شما و سینمایی که میسازید مورد تحسین و تائید من است.

    بی حسی موضعی،
    فیلم مضحکی که از اسب حیوان نجیبی است ساخته شد. و رسما وقتمون رو تلف کرد.
  • ۱
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • شنبه ۴ ارديبهشت ۰۰

    1906

    داد و فغان از کمردرد بی‌امان
  • ۱
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • شنبه ۴ ارديبهشت ۰۰

    بهار

    پنجره‌ی اتاق رو که باز میکنم یه نسیم بهاری دل انگیزی میاد که هر آن ممکنه جامه بدرم و برم لب جو بشینم و گذر عمر ببینم
  • ۱
  • نظرات [ ۱ ]
    • صبا
    • جمعه ۳ ارديبهشت ۰۰

    1904

    خب خدا رو شکر که اون روزای تاریک هم گذشت و دوباره میتونم نفس بکشم. واقعا مرده بُدَم زنده شدم. حالا دولت پاینده نشدم هنوز ولی بازم قابل قبوله.

    «نفرت از خود» که تبدیل به یه گرگ وحشی درنده شده بود و داشت تقریبا منو میکشت با داروها، تبدیل به یه سگ پاکوتاه نمایشی شده و خیلی جدیش نمیگیرم دیگه.

    بیچاره خانواده‌ام. تو این چند روز چی کشیدن. احساس گناهم با اینکه تاثیرش کم شده ولی هنوز زیاده و سر جاشه و منتظر یه قصور از منه که رسما به صلابه بکشتم.

    دیگه پروفسور حسابی و سمیعی و اینا هم بیان من قرصامو قطع نمیکنم.

  • ۱
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • جمعه ۳ ارديبهشت ۰۰

    1903

    چقدر باید ادم احمق و بیشعور باشه که به بیمار ساعت 8 نوبت بده و خودش ساعت 10 بیاد؟ واقعا امیدوار تمام دکترای اینجوری با سر برن تو اعماق جهنم و حزغاله شدنشون رو تماشا کنم.
    منم که فقط زورم به خودم میرسه و لات بازیام واسه خانواده بیچارمه. یه کلمه نگفتم حیوان مگه ما مسخره توییم از صبح با مثانه پر نشستیم اینجا.
    کلا معتقدم مردن بهتر از هر چیز دیگه ایه.
  • ۱
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • چهارشنبه ۱ ارديبهشت ۰۰

    ۱۹۰۲

    یعنی چرا امروز یهو بازدید زیاد شده؟

  • ۱
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • چهارشنبه ۱ ارديبهشت ۰۰

    1901

    شما وقتی میخواین صدا باشه چی گوش میدین؟
    کتاب صوتی یا پادکست یا موسیقی یا قران

  • ۱
  • نظرات [ ۱ ]
    • صبا
    • سه شنبه ۳۱ فروردين ۰۰

    1900

    بچه‌ها من دنبال چندتا فیلم ژاپنی میگردم. باید از تورنت دانلود شه. هیچ جا نیست فایلش. کسی هست با کلا تورنت و اینا اشنایی داشته باشه؟

  • ۱
  • نظرات [ ۲ ]
    • صبا
    • سه شنبه ۳۱ فروردين ۰۰

    1899

    ببینید دوستان، من با بند بند وجودم از کسی که میتونه به بقیه کمک کنه و نمیکنه متنفرم. the dont go out of their ways and that makes me furious
    بعد ادای ادم خوبا رو درمیارن. دیگاستینگ هوع

  • ۱
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • دوشنبه ۳۰ فروردين ۰۰

    1898

    گناه
    گناهان بسیار

  • ۱
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • دوشنبه ۳۰ فروردين ۰۰

    1897

    برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
    • صبا
    • دوشنبه ۳۰ فروردين ۰۰

    و لم آندرستند

    شما نمیدونین من از یافتن اشناهای بیانی چه ذوقی میکنم. و هرگز نخواهید دانست.
  • ۱
  • نظرات [ ۲ ]
    • صبا
    • شنبه ۲۸ فروردين ۰۰

    1894

    حالا که قرصامو قطع کردم واسه اینکه دوباره تو مرداب افسردگی نیفتم میخوام ورزش کنم. امروز روز اول بود و باید بگم نسبت به قبل از قرنطینه قدرتم نصف شده. ناراحتم؟ بله. از ناراحتی میخوام بشینم تو تخت گریه کنم؟ نه. میخوام برم قرانای عقب مونده‌ام رو بخونم و به درسام برسم و امروز اصلا نخوابم. :/ ته خواسته‌های جوان مومن ایرانی

  • ۱
  • نظرات [ ۲ ]
    • صبا
    • شنبه ۲۸ فروردين ۰۰

    1893

    برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
    • صبا
    • جمعه ۲۷ فروردين ۰۰

    عجول

    تازگی هرچی باهات حرف میزنم و از مشکلاتم میگم تنها جوابی که میدی اینه: صبر کن. تا کی عزیز دلم؟ تا کی باید صبر کنم؟ تو که منو میشناسی. میدونی من کوچیکم. ظرفیتم رو زیاد کن حالا که زمان رو زودتر حرکت نمیدی
  • ۱
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • پنجشنبه ۲۶ فروردين ۰۰

    نه به زیغ، آری به هدایت

    یکی واسه پست قبلی کامنت گذاشته که «چند سال پیش میخوندمت. باورم نمیشه تویی که روزی ۴۰تا پست در مورد دستای ممد و چشمای ممد و غیره، به اینجا رسیدی»

    خودمم خوشحالم نیستم که یه روز که خیلی هم دور نیست دغدغه‌ام این چیزا بوده ولی الان به یه ارامش روانی و مذهبی رسیدم که به شدت راضیم ازش. واسه‌ام دعا کنین حالا که به راه اومدم، بمونم. خدا موتور قلبمو روشن کنه و دِ برو تو جاده‌ی مستقیم. توی راه موندن از به راه اومدن مهم‌تره. «رَبَّنا لا تُزِغ قُلوبَنا بَعدَ إِذ هَدَیتَنا... »

  • ۱
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • پنجشنبه ۲۶ فروردين ۰۰

    1890

    راستش من عمیقا به بیت «خدا گر ز حکمت ببندد دری/ ز رحمت گشاید در دیگری» معتقدم. میپرسید چرا؟ باید بگم به این دلیل که هیچکس نمیتونست راجع به این موضوعی که میخوام نمایشنامه بنویسه. امیدوارم با این نمایشنامه به حاتمی کیا و سلحشور و اینا تبدیل نشم البته :))

  • ۱
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • پنجشنبه ۲۶ فروردين ۰۰

    1889

    با ماج. و فا. یه گروه تواصی درست کردیم که هفته‌ای یه بار دور هم جمع میشیم و صحبت میکنیم. تا الان دو بار رفتیم ولی بیش از دو هفته از تشکیل گروه میگذره. میریم گلستان شهدا. انقد باصفا و ارومه که نگو. ان شا الله معنویت اون فضا کمکمون کنه ادمای بهتری بشیم. به خودم قول دادم نمازامو اول وقت بخونم و غیبت نکنم. تا اینجا مورد غیبت موفقیت امیز بوده :)) 

  • ۱
  • نظرات [ ۱ ]
    • صبا
    • جمعه ۲۰ فروردين ۰۰

    1888

    دارم به رو تختی تغییر کاربری میدم. از بس میخوابم
  • ۱
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • چهارشنبه ۱۸ فروردين ۰۰

    ۱۸۸۷

    صبا خانم، حالا وسط این ترم سنگین و سهمگین، قبول مسئولیت تولید محتوات چی بود؟ سیما هم که الحمدلله اصن خبر نداره چی می‌خواد. نمی‌دونم. عصبانی‌ام
  • ۱
  • نظرات [ ۱ ]
    • صبا
    • سه شنبه ۱۷ فروردين ۰۰

    1886

    پیمان پیمان، انقد شل و ول حرف نزن

  • ۱
  • نظرات [ ۱ ]
    • صبا
    • دوشنبه ۱۶ فروردين ۰۰

    فیلم 1

    فیلم a quiet place رو دیدم و الان قدر سکوت رو اندکی بیشتر میدونم.
  • ۱
  • نظرات [ ۱ ]
    • صبا
    • يكشنبه ۱۵ فروردين ۰۰

    1883

    برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
    • صبا
    • پنجشنبه ۱۲ فروردين ۰۰

    بازگشت غرور آفرین صبا

    کانال خوب نبود. همینجا مینویسم دوباره.
    امروز قراره بریم کنسرت ع.م
    امیدوارم خوب پیش بره و بتونم نظرشو در مورد نمایشنامه‌ام جلب کنم.
  • ۱
  • نظرات [ ۱ ]
    • صبا
    • چهارشنبه ۱۱ فروردين ۰۰

    دوره عکاس بانو

    یه دوره ثبت نام کردم خیلی خوشحالم.
  • ۱
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • جمعه ۶ فروردين ۰۰

    ناامیدی

    راستش امروز وقتی پست اینستای اون کلاس رو دیدم که اسامی رو اعلام کرده و من توشون نبودم خیلی ناراحت شدم. قبلش هم اون مرد رفته بود و خبری ازش نشده بود که قرار بود برام مونولوگ بنویسه.
    نتیجه گرفتم خب حتما قرار نیست وارد این عرصه بشم و حتما خیری توشه و تقدیره و خدا نمیخواد و از این چیزا. از خدا که پنهون نیست از شما چه پنهون، هر کاری کردم نتونستم با توجیه اینکه مصلحتم توی چیز دیگه‌ایه خودمو اروم کنم. بغض گلومو گرفته بود و داشت خفه‌ام میکرد. تو کانال هم چیزی نمیتونستم بنویسم چون ادم نمیدونه کی دوسته کی دشمن :( یهو فرتی دشمن شاد میشدم از اینکه موفق نشدم. این شد که صبح کله سحر رفتم یه استخاره‌ی انلاین گرفتم. اصن نمیدونم چقد درسته و چقد کامپیوتری حساب میشه ولی وقتی دیدم نوشته «نتیجه خوب است. با کمی صبر و حوصله میرسید» قلبم اروم گرفت.
    شَکّم همین بود. که این یه امتحانه برای صبر من یا نشانه‌ی الهیه برای اینکه صبا جون رها کن دیگه. واسه همین استخاره خیلی ارومم کرد.
    پس صبا قراره صبر کنه و اهتمام بورزه و ظرفیتش زیاد شه.
    برو که بریم

  • ۱
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • جمعه ۶ فروردين ۰۰

    1879

    هر شب قبل از خواب یه ایران ازاد رو تصور میکنم. یه خاورمیانه‌ی ازاد. سوریه و عراق و یمن و فلسطین آباد. با اقای مهربانی ها، امام مهدی.
  • ۱
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • دوشنبه ۴ اسفند ۹۹

    ۱۸۷۸

    آری به پست‌های با شماره‌های رند. ماه رجب چند روزیه که شروع شده و میخوام برنامه ریزی کنم برای خودم تا شب قدر. محمد 31 ساله میگه دیگه وقتشه انتخاب کنی یه طرف رو. راست میگه. میخوام تا شب قدر تصمیمم رو گرفته باشم برای حضور فعال در قشر مذهبی یا غیر مذهبی :))

  • ۱
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • دوشنبه ۴ اسفند ۹۹

    1877

    نیازمند استقلال و ازادی و همه‌ی اینا
  • ۱
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • يكشنبه ۳ اسفند ۹۹

    1876

    تصویر اینده کم کم برام روشن میشه

  • ۱
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • شنبه ۱۸ بهمن ۹۹

    صفر حدی

    هنوز زندم و خوشحالم که نمردم
  • ۱
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • سه شنبه ۳۰ دی ۹۹

    نهایت

    میخوام بمیرم
    خداوند متعال
  • ۱
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • يكشنبه ۲۱ دی ۹۹

    نفرت از خوردن

    من دیگه از غذا خوردن بدم میاد
    نمیدونم چرا
    به شدت اذیت میشم با هر وعده‌ی غذایی و معده‌ام جیغ میکشه
  • ۱
  • نظرات [ ۱ ]
    • صبا
    • سه شنبه ۲ دی ۹۹

    بازگشت

    شیطان همیشه بر لبه‌ی پنجره منتظر نشسته است.
  • ۱
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • سه شنبه ۴ آذر ۹۹

    1870

    گلدون‌های بالکن این پست: http://modaam.blog.ir/post/1796
    دوباره برگشتن.
    همسایه‌ی روبه‌رویی که گلدان‌های زیبا داشت بعد از چند ماه بالاخره برگشت و من میتونم هر روز صبح به امید دیدن خونه‌ی قشنگشون از خواب بلند شم. البته یه چیزایی تغییر کرده. مثلا گلای گلدونا پرتر شدن، پرده‌های خونه دائم بسته‌ان و دیگه کسی نیست که جواب دست تکون دادنای من رو بده.

  • ۱
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • دوشنبه ۳ آذر ۹۹

    1869

    هزارتا ویدیوی ندیده دارم. از درسام کلی عقب افتادم دوباره. میخوام گریه کنم

  • ۱
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • سه شنبه ۱۳ آبان ۹۹

    1868

    کرونا نسل بعدی انسان‌ها رو قوی میکنه. اصلاح نژادی در وسعت جهانی

  • ۱
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • دوشنبه ۱۲ آبان ۹۹

    1867

    حس میکنم تو یه جریان گردابی مغناطیسی گیر افتادم.
    به هیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــچ دردی نمیخورم.

  • ۱
  • نظرات [ ۰ ]
    • صبا
    • دوشنبه ۵ آبان ۹۹
    مدام. [م ُ ] (ع اِ) باران پیوسته
    آرشیو مطالب